جاده خاکی برنامه نویسی
جاده خاکی برنامه نویسی کجاست?
تنها جاده خاکی برنامهنویس شدن شاید خودمون باشیم، خودمون که تلاشمون رو بکنیم اولین برنامه رو بنویسیم یا تلاشمون رو بکنیم که یاد بگیریم که چجوری برنامهنویسی بکنیم. در واقع جاده خاکی شاید یه سیستم خیلی مبتدی باشه از کامپیوتر یا یک ide رایگان، برعکس تولید محتوا که همه ideهاش پولی هست، مثل فتوشاپ، افترافکت و… همهی ابزارهای برنامه نویسی معمولا رایگانه و حداقل حقوق برنامهنویسها هم الان در تاریخی که این کتابو نوشتن برنامه های اندروید، حتی کارآموزهاشم از ماهی ۲ تومن دریافت میکنن.
یعنی فردی که شاید چیز خاصی بلد نیست و میخواد آموزش ببینه تو یه شرکت خوب، کف حقوق کارآموزیش از ۲ میلیون تومن هست و برنامه های حرفهای اندروید هم تا ۱۵ میلیون تومن یا حتی ۲۰ میلیون تومن توی ماه دریافت میکنن. در واقع جواب اینکه چرا برنامه نویس بشیم اینه که برنامه نویسی هم حقوق بالایی داره و هم یک تولیدیه، میدونید که سود همیشه توی تولیدیه است و ابزار داشتن این تولیدی اپلیکیشن شاید فقط یه لپتاپ باشه و بقیه ی ابزارهایی که روی لپتاپ نصب میشه همشون رایگانه.
برنامه نویسها هم میتونن جایی استخدام بشن و حقوق ثابت بگیرن و از اونجا پول دربیارن، هم میتونن به صورت فریلنسر کار کنن هم میتونن ایده های خودشونو بیارن بالا و روی اون کار بکنن و از ایده هاشون پول دربیارن.
اینکه الان توی ایران چه زبونی واقعا بیشترین درآمد رو داره اگه بخوایم هرسه تا رو در نظر بگیریم، یعنی هم به شکل استخدام، هم به شکل فریلنس و هم به شکل نوشتن و انتشار ایده های شخصی، واقعا اندروید با اختلاف اوله. شاید اگه بخوایم معیارهای دیگهای رو در نظر بگیریم اندروید بتونه جایگاهش عوض بشه، ولی اگه هرسه تا معیار رو کنار هم بزاریم هیچ چیزی قابل مقایسه با اندروید نیست توی زبونای برنامهنویسی و توی تولید اپلیکیشن. پس بهتره بهونه هامون رو کنار بزاریم،
بیشترین بهونه ها هم احتمالا اینه که ما از سنمون گذشته، برنامه نویسی خیلی سخته، چجوری شروع بکنیم؟ منابع نداریم، درآمد نداریم، حالا اومدیم و اپ رو نوشتیم، بگیره، نگیره، از کجا معلوم تو این شرایط ما رو استخدام بکنن، نکنن، بهتره همه ی این بهونه ها رو کنار بزاریم و یه چیزی که یادگیریش واقعا به نفعمونه و احتمال اینکه بعد از یادگیری اون شکست بخوریم تقریبا صفره رو شروع بکنیم. خیلی از دوستان فکر میکنن مثلا باید تمامی کدهارو حفظ بکنن تا برنامه نویسی بتونن بکنن، و واقعا شاید میلیونها خط کد وجود داشته باشه که به جز چندتا چیز پرتکرار، خود من بعد از حدودا ۹ سال سابقهی کاری هیچکدومشون یادم نمونده جز چندتا چیز پرتکرار
هرچند که من تقریبا ۳ ساله که کد نمیزنم. اما همون چیزای پرتکرار فقط یادم مونده و وقتی از نیروهام میپرسم که شماها چه کدایی رو حفظ کردید و یادتون مونده، به جز دو سه تا کد پرتکرار تقریبا هیچ کدی رو حفظ نکردن و هرموقع نیاز باشه اون کد رو دارن و کپی میکنن و اجرا میکنن.
در واقع یه جورایی اگر بخوایم یه آینده ی سیاه تسخیر شده توسط تکنولوژی رو تصور کنیم، برنامه نویسی آخرین شغلیه که نابود میشه. شاید ربات ها آخرین کاری که یاد بگیرن برنامه نویسی باشه و در واقع تو بدترین حالت دنیا که تسخیرش توسط رباتها هست بازهم برنامه نویسی آینده دارترین شغل ممکن هست و شغلیه که بدون سرمایه ی اولیه میتونیم ازش درآمد داشته باشیم و شغلیه که تنها چیزی که توش مهمه دانشه و سرمایه واقعا حرف زیادی برای گفتن نداره.
خیلی دوستان که توی شهرستان زندگی میکنن میپرسن که بازار کار کدوم شهر بهتره؟ و من خودم به شخصه افرادی رو میشناسم که توی شهرای خیلی کوچیک زندگی میکنن و به صورت ریموت برای شرکتای اروپایی کار میکنن و درآمد دلاری دارن. حقوق یه برنامه نویس اندروید توی اروپا هم از ۳۵۰۰ دلار شروع میشه.
خیلیا میپرسن آیا میشه با گوشی کد زنی کرد؟ از نظر فنی میشه، اما واقعا اگر حوصله ی اینکه لپتاپ رو روشن کنید و پاش بشینید ندارید بعید میدونم برنامه نویس بشین.